نمی دانم که در جای نگین تاج زرین کلاهت جای میگیرم و یا در زیر پاهای تو بی رحمانه می میرم نمی دانم که بعد از سالهای سخت و دشوار که بعد از روزهای گرم و شیرین زمان مردنم آیا در آغوش تو جانم را خدا می گیرد و یا این آرزو در نطفه می میرد تو می تونی منو از پا در اری تو می تونی که اشکم و در بیاری فقط تویی که می تونی عزیزم من و عمری توی کما بذاری تو می تونی که روحم رو بپاشی تو می تونی دوستم نداشته باشی آره تویی که می تونی عزیزم بری لحظه ای یاد من نباشی ولی خوب میدونی نمی تونی بگیری از دلم چشاتو ولی خوب میدونی نمی تونی بگیری از من خاطراتو تو می تونی نبینی خستگی مو تو می تونی نفهمی بچگی مو تو می تونی که نادیده بگیری تمام لحظه های زندگی مو ولی خوب می دونی نمی تونی بگیری از من خاطراتو ولی خوب میدونی نمی تونی بگیری از دلم چشاتو
Design By : RoozGozar.com |